مهمی که جدی گرفته نمی‌شود



مشاوره قبل از ازدواج,جوانان خواهان ازدواج

 

رشد شاخه ای از مشاوره با عنوان «مشاوره خانواده» و اهتمام دانشگاه‌های بزرگ به تربیت مشاورانی که بتوانند معضلات خانواده‌ها را پیگیری کرده و به درمان و پیشگیری بپردازند، از مهم ترین تحولاتی است که در دو دهه اخیر دستاوردهای مثبتی در زمینه دوام و قوام زندگی زنان و مردان دارد.

 

مشاوره قبل از ازدواج نیز یکی از موضوعات زیر مجموعه مشاوره خانواده است که بدون تردید می‌تواند درصد موفقیت بالای یک ازدواج را بالا ببرد.موضوعی که در آن تلاش می‌شود تا جوانان خواهان ازدواج، پروسه انتخاب همسر، شناخت خود و او و همچنین تشکیل زندگی مشترک را با چشمان باز طی کرده و از این رهگذر از مشکلات پس از ازدواج کاسته شود. این موضوع اما همچنان در کشور ما اهمیت خود را نیافته و در ردیف مقدمات ازدواج جایگاه درخوری پیدا نکرده است.

 

یک روان شناس و مشاورخانواده می‌گوید: نتیجه سال‌های سال تحقیقات در فرهنگ‌های مختلف نشان می‌دهد که شناخت قبل از ازدواج در بهترین و ایده آل ترین شرایط و در زمان نامحدود حداکثر به 50 درصد می‌رسد، یعنی اینکه 50 درصد باقی مانده فقط در زندگی عملی مسیر می‌شود در حالی که مردم قبل از ازدواج تصور می‌کنند که شناخت کافی از هم دارند.با بیان اینکه مردم ما، بین شیوه زندگی سنتی و مدرن گرفتار شده‌اند، اغلب مردم دوست دارند روشن فکر و امروزی زندگی کنند ولی از آنجا که ریشه سنتی و مذهبی در زندگی‌های ما جاری است باعث می‌شود که انتخاب‌ها در زندگی مدرن باشد؛ اما شیوه زندگی و در نهایت نوع رفتارها و نگرش‌ها به مقوله زندگی مشترک مدرن نباشد.این استاد دانشگاه ادامه داد: افرادی که اصرار دارند مدرن زندگی کنند تفاوتشان با میانگین سطح زندگی در جامعه زیاد و در اقلیت باقی می‌مانند و همین موضوع باعث آزارشان می‌شود.

 

مشکل اصلی طلاق؛ انتخاب نادرست

 انتخاب نادرست دلیل اکثر طلاق‌ها در استان البرزاست و مشکل اصلی طلاق در اصل اختلافات زناشویی نیست، بلکه انتخاب نادرست است.یکسری معیار است که اگر این معیارها رعایت شود قابلیت پیشگری از اختلافات زناشویی را بالا می‌برد واز این معیارها به عنوان فاکتورهای مقایسه یاد می‌شود که به سه دسته بررسی میزان آمادگی طرفین برای ازدواج، بررسی میزان تناسب‌ها و بررسی میزان مهارت‌های زناشویی تقسیم می‌شود.

 

طول دوره نامزدی شناخت را بیشتر می‌کند

طول دوره آشنایی قبل از ازدواج یا همان دوران نامزدی هر چقدر بیشتر باشد شناخت طرفین از یکدیگر نیز بیشتر می‌شود.نودرگاه فرد با انتقاد از اینکه مفهوم نامزدی امروزه در جامعه ما ذهنیت بدی را ایجاد کرده است،برخی‌ها برای نامزدی جشن می‌گیرند و نامزدی را به معنای عقد می‌دانند در صورتی که مفهوم نامزدی به معنی کاندیدا است ممکن است طرفین به یکدیگر رأی دهند یا ندهند، بنابراین طول دوره نامزدی یا همان آشنایی پیش ازدواج هر چه طولانی تر باشد بهتر است.

 

 آمادگی برای مرحله اول که منظور آمادگی فیزیکی، روانی و اجتماعی است، در مجموع بلوغ اجتماعی گفته می‌شود.این پژوهشگر تاکید کرد: آمادگی فیزیکی مشخص است و در آن فرد باید از لحاظ سنی و جسمانی به درجه ای رسیده باشد که نقش‌های همسری را بتواند قبول کند و همچنین فرد از لحاظ روانی باید حتماً دوره دوم نوجوانی یعنی حداقل سن 21 سال را سپری کرده باشد.استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج افزود: وقتی لفظ بلوغ اجتماعی به کار برده می‌شود یعنی فرد باید سه فاکتور اصلی بلوغ اجتماعی را دارا باشد که یکی از این فاکتورها سن میانگین ازدواج است که برای افراد با تحصیلات دانشگاهی 25 سال و بدون تحصیلات دانشگاهی 22 سال است ولی دیدگاه امروزه جامعه سن بلوغ مد نظر است.

 

میانگین بلوغ اجتماعی در ایران 26 سال

این مشاور خانواده در خصوص فاکتور بلوغ اجتماعی، اضافه کرد: میانگین سن بلوغ در کشورمان 26 سال است یعنی از یک فرد زیر 26 سال انتظار بلوغ اجتماعی نداریم.وی ادامه داد: فاکتور دوم شغل است منظور شغل ثابت و امنیت شغلی است و میزان درآمد مهم نیست ولی امنیت شغلی باید داشته باشد.نودرگاه فرد تصریح کرد: فاکتور سوم تحصیلات است هیچ مقطع تحصیلی خاصی مورد نظر نیست ولی مهم این است که فرد به سطح مورد نظر و برنامه ریزی شده تحصیلی خود رسیده باشد.

 

میزان تناسب برای پیشگیری از اختلافات

 در این مورد سه فاکتور سنجش داوطلبین ازدواج، سنجش خانواده داوطلبین و سنجش شرایط مادی سنجیده می‌شود که خیلی مهم است.وی ادامه داد: میزان تحصیلات، شغل، میزان درآمد، جایگاه و موقعیت شغلی، تعداد اعضای خانواده، ترتیب تولد، تک دختر و پسر بودن، تک فرزند بودن، فرهنگ قومی، فرهنگ منطقه‌ای سکونت در مورد زوجین و تمامی اعضای خانواده به علاوه دامادها و عروس‌ها و نوه‌های خانواده مورد سنجش قرار می‌گیرد.وی تصریح کرد: برخی از افراد می‌گویند این موارد مهم نیست«مگر می‌خواهی با خانواده‌ی همسرت ازدواج کنی؟» این تفکر و نگرش باطل است، در ازدواج ایرانی در اصل ازدواج بین دو نیست بلکه ازدواج بین دو قبیله است و قومیت شخص بسیار مهم است و هر کدام از دو نفر نماینده فرهنگی سنتی و قومی خاندان خود هستند.افرادی که امتیاز بالایی در میزان آمادگی و میزان تناسب کسب می‌کنند به سراغ فاکتور سوم یعنی سنجش مهارت‌ها می‌روند.

 

ناآگاهی از خصوصیات جنسی همسر

طبق تجربه، بالاترین میزان اختلافات زناشویی مربوط به ناآگاهی زوجین از خصوصیات جنسی یکدیگر است.وی افزود: تمام مهارت‌های مورد نیاز در مورد جنس مقابل قبل از ازدواج حتماً باید آموخته شود و هیچ فردی نمی‌تواند ادعا کند که تجربه‌ی آن را دارد و نیازی به آموزش ندارد.نودرگاه فرد تاکید کرد: بهترین راهکار برای پیشگیری از وقوع طلاق و اختلافات زناشویی، جدی گرفتن مطالعات و مشاوره‌های قبل از ازدواج است.وی بر بالا بردن میزان آمادگی برای ازدواج و قبل از انتخاب همسر تاکید کرد و اظهار داشت: در مورد تناسب‌ها دقت بسیار زیادی بر روی تناسب‌ها و عدم تناسب‌ها باید صورت گیرد و این کار حتماً باید توسط یک متخصص انجام شود.

 

مهارت‌ها به تناسب شرایط روز تغییر می‌کند

این روان شناس، مشاوره خانواده در خصوص فاکتور سنجش میزان مهارت‌ها، اضافه کرد: این مهارت‌ها فقط باید در کارگاه‌های آموزش مهارت زندگی آموخته شود. در پایان گفت: تجربه نشان داده که مهارت زندگی به تناسب شرایط روز تغییر می‌کند، یعنی اینکه استفاده از تجربیات بزرگسال لازم است، اما هیچ وقت کافی نیست

زمان های مرده تان را اینطوری زنده کنید



زمان های مرده

زمان های مرده یعنی زمان های بی کنشی‎

 

زمان های مرده یعنی زمان های بی کنشی؛ یعنی همان وقت هایی که مدام منتظریم تمام شوند تا بتوانیم خیلی جدی به زندگی روزمره خودمان ادامه بدهیم. با کلافگی و بی حوصلگی به زمین و زمان نگاه می کنیم و منتظریم به مقصد برسیم. مدام توی دل مان می گوییم: نچ دیر شد! مرتب دلشوره می گیریم که کلی کار سرمان ریخته اما این ترافیک لعنتی تمام نمی شود یا قرار نیست با اتوبوس سواری به مقصد برسیم.


انگار تا به حال کسی به ما یاد نداده است که همین لحظه ها و ساعت ها و دقیقه هایی که آرزو می کنیم زودتر بگذرند و تمام شوند تا ما به کارمان برسیم، خودشان فرصت هایی استثنایی هستند اما همه آدم ها بلد نیستند این فرصت ها را ببینند. درست مثل آن شخصی که می گفت رفته است جنگل را ببیند اما درختان مانع دید او شده اند!

حالا می خواهیم به شما نشان بدهیم که در 20 دقیقه غیر از آب پز کردن یک تخم مرغ و درست کردن یک بادبادک و باد کردن 10 عدد بادکنک و پاک کردن نیم کیلو سبزی خوردن، کارهای مهم دیگری هم می توان انجام داد!

قابل توجه معتادان محترم
اگر توی اتوبوس یا هر وسیله نقلیه دیگری گیر کرده اید و تا رسیدن به مقصد مورد نظرتان اقلا 20 دقیقه زمان دارید، می توانید در این مدت غیر از فرو کردن هدفون توی گوش و شنیدن موسیقی های تکراری، کارهای دیگری هم انجام بدهید. البته شانس با شما یار خواهد بود اگر اینترنت همراه داشته باشید. در این صورت است که واقعا می توانید اسم خودتان را در لیست مرفهین بی درد ثبت کنید.

پاکسازی
احتمالا شما هم در صندوق ورودی ایمیل یا جی میل تان هزار و یک نامه نخوانده دارید که در لیست انتظار به سر می برند تا بخت شان باز شود. ممکن است شما هم مثل بسیاری از مردم منتظر یک فرصت خوب و تپل هستید تا کلا ایمیل تان را پاکسازی کنید.

باور کنید آن فرصتی که همیشه منتظرش هستید، هیچ وقت به سراغ تان نخواهد آمد. اگر غیر از این بود، الان اوضاع ایمیل شما آنقدر خراب نبود که حتی خودتان هم جرأت نکنید آن را باز و بررسی کنید. پس یک برنامه بلندمدت برای سر و سامان دادن به پیام های ایمیل تان داشته باشید که در همین وقت های مرده آن را انجام بدهید.

به پیام هایی که نیاز به جواب دارند، پاسخ بدهید. اسم ها را شناسایی کنید و پیام های غیرقابل استفاده را پاک کنید. ایده دسته بندی موضوعی و محتوایی ایمیل ها هم می تواند به شما کمک کند. منظم کردن هر چیزی که به زندگی شما مربوط است، می تواند ذهن شما را از آشفتگی دور و به آرامش نزدیک و نزدیک تر کند.

صفر کردن نوتیف ها
اصلا لازم نیست ما این همه زحمت بکشیم و برای تان بنویسیم که به سراغ تلگرام یا شبکه های ارتباطی روی موبایل تان بروید و آنها را صفر کنید چون به احتمال خیلی زیاد خودتان بعد از سوار شدن به اتوبوس یا تاکسی، اولین کاری که می کنید، در آوردن موبایل و باز کردن این نرم افزارهای ارتباطی است اما می خواهیم این بار یک پیشنهاد دیگر بدهیم.

این دفعه به جای اینکه فقط تند تند صفحه های کانال ها و گروه های تلگرام را بدون خواندن دقیق محتوای آن اسکرول کنید، کمی روی اسم گروه ها مکث کنید. با خودتان درباره اینکه چرا در این گروه ها عضو هستید و چه استفاده ای از آنها می برید، فکر کنید. درباره اینکه از بین عددهای بالای سه رقم نوتیفیکیشن های گروه ها چند عدد از آن پیام ها به درد شما می خورد با خودتان روراست باشید. درباره وقتی که برای خواندن و فعالیت در آنها صرف می کنید، حساب و کتاب کنید.

گروه هایی را که فعالیت های موازی دارند، شناسایی کنید. خلاصه اینکه می توانید در 20 دقیقه با یک حساب سرانگشتی و نگه داشتن چند ثانیه ای انگشت تان روی اسم گروه ها، بار خودتان را هم سبک تر کنید.

به بازار بروید
در بین نرم افزارهای جدیدی که هر روز به کلکسیون اپ ها اضافه می شوند، چرخی بزنید و آنهایی را که احتمالا بیشتر به درد شما می خورند و به کارتان می آیند، بررسی کنید. آنها را دانلود کرده و میزان کارآیی شان را برای خودتان محک بزنید اما این کار را فقط به همین زمان مرده اختصاص بدهید تا رفت و آمدتان به دنیای اپلیکیشن ها دست خودتان باشد و در این دنیا غرق نشوید. با کنترل زمان برای برنامه بررسی اپ های تازه و جدید، علاوه بر اینکه به زمان مرده خود جان  می دهید، باعث نجات بقیه زمان های مفید روزانه می شوید.

گوگل گردی کنید
شما در هر موقعیتی که باشید، احتمالا ذهن تان درگیر موضوع مهمی است که چیز زیادی از آن نمی دانید؛ مثلا اگر دانشجو باشید و چند هفته از زمان شما برای انتخاب موضوع تحقیق تان گذشته باشد و شما هنوز هیچ کاری برای انجام تحقیق انجام نداده باشید، همین 20 دقیقه بهترین فرصت برای انجام مقدمات این کار است.

درباره موضوع تحقیق یا درس یا کنفرانس تان سرچ کنید. هر چند که با زیر و رو کردن گوگل و باقی موتورهای جستجو ممکن است به نتایج معتبر و مستندی نرسید اما اقلا حاشیه های مربوط به موضوع تان را پیدا می کنید و ذهن تان با پایه و اساس موضوع آشنا می شود.

اگر از آن دسته افرادی هستید که دوست دارند به خانه برسند و با آرامش و در لباس های گشاد خانگی روی تخت ولو شوند و بعد برای کارهای شان دست به سرچ شوند، لطفا این اخلاق را ترک کنید. از این زمان های مرده برای انجام مقدمات تحقیق ها و پژوهش های تان استفاده کنید. به ما گوش کنید، ضرری ندارد!

ببینید دنیا دست کیست؟
بهتر است نسبت به راست و دروغ بودن این همه پیامی که از شبکه های موبایلی و مجازی به دست تان می رسد، حساس باشید. قطعا پذیرفتن بی چون و چرای همه آن پیام ها حتی اگر منبعی در آنها ذکر شده باشد، ساده لوحی است. زحمت بکشید و با موبایل تان درباره پیام ها و عکس هایی که در طول روز به دست تان رسیده، جستجو کنید. اگر به نتایج جالبی رسیدید که حتما هم می رسید، گروه های پخش کننده آن محتوا را هم در جریان بگذارید.

در این صورت هم ماجرا را برای خودتان حل می کنید و هم عده ای چشم و گوش بسته را از جهل و بی خبری نجات می دهید. 20 دقیقه در روز زمان خوبی برای زیر و رو کردن خبرگزاری های مختلف و مطلع شدن از اخبار روزانه است.

گذر از لحظه های سخت بدون آنتن
بالاخره شما هم ممکن است در شرایطی قرار بگیرید که به هر دلیلی روی موبایل تان اینترنت نداشته باشید. از آنجا که از وقتی چشم باز کرده اید با اینترنت سلام و علیک کرده اید و با آن بزرگ شده اید، احتمالا نمی دانید بدون همراهی این عزیز نازنین چطور باید اوضاع را سر و سامان بدهید اما 20 دقیقه های سرنوشت ساز مهمتر از آن هستند که شما به خودتان اجازه بدهید به راحتی از کنارشان بگذرید.

 

زنده کردن زمان های مرده

وقت های مرده را با برنامه ریزی کلی و جزئی برای روز بعد، زنده کنید‎

 

گوش کردنی ها را به صف کنید
بهتر است سر فرصت برای خودتان یک آرشیو از همه فایل هایی که دوست دارید گوش بدهید، بسازید. فایل های صوتی مثل آموزش زبان، حفظ قرآن، کتاب های صوتی، سخنرانی ها و ... آن وقت می توانید با خیال راحت و در نهایت آرامش به شیشه پنجره اتوبوس خیره شوید و به بیرون و هوای پاییزی نگاه کنید و به فایل های صوتی مورد علاقه تان گوش بسپارید اما بهتر است فایل هایی را انتخاب کنید که گره ای از مشکلات زندگی شما باز و کارهای عقب مانده روی زمین پهن شده شما را کمی جمع کنند.

نوت برداری کنید
اگر روی موبایل تان یک نرم افزار یادداشت کردن سریع داشته باشید، کارتان خیلی راحت می شود. شما برای اینکه فردای بهتری داشته باشید باید روزی چند دقیقه وقت بگذارید و برای روز بعد اقلا یک برنامه کلی تنظیم کنید. پس چه زمانی بهتر از این 20 دقیقه مرده توی اتوبوس و تاکسی؟

این وقت های مرده را با برنامه ریزی کلی و جزئی برای روز بعد، زنده کنید. برای مثال توی برگه یادداشت دیجیتالی بنویسید:

- تماس با فلانی و فلانی بابت تنظیم زمان جلسه درباره آن کار مشترک.
- به استاد ایمیل بزنم.
- کشوی آخر کمدم رو مرتب کنم.
- لباس بشورم.


صداهای خوب را بشنوید
با خودتان فکر کنید که چند وقت است صدای مادربزرگ یا دایی و خاله عزیزتان را نشنیده اید؟ از دختر عمه و پسر دایی تان چند وقت است که بی خبرید؟ درست است که به برکت گروه های مجازی فامیلی پیام های فورواردی و عکس های پروفایل آنها را می بینید اما خود واقعی و حضورشان را چه مدت است، حس نکرده اید؟ حتما و بدون شک اولین و محکم ترین بهانه شما برای اتفاق، وقت نداشتن است. حالا که اقلا روزی 20 دقیقه وقت مرده استفاده نشده دارید، بفرمایید این شما و این میدان!

روی زمین مانده ها را بلند کنید
اگر پروژه یا طرح یا ایده ای در ذهن تان دارید که مدت هاست آن گوشه های مغزتان در حال خاک خوردن است و شما هرگز وقت بیرون کشیدن و میدان دادن به این ایده را ندارید، یک یا علی بگویید و از همین صندلی اتوبوس شروع کنید؛ بله دقیقا از همین جا.

حتما لازم نیست برای شروع کارهای بزرگ، کت و شلوار و لباس رسمی بپوشید و خیلی شیک و مجلسی پشت یک میز بنشینید و فنجان قهوه در دست، شروع کنید. می توانید در موبایل تان یک فایل درست کنید و همه حاشیه ها و جزییات طرح و ایده ذهنی تان را آنجا پیاده کنید. تصور کنید که وقتی هر روز این کار را انجام بدهید، بعد از گذشت یکی دو ماه چه فایل کاملی از باران فکری خودتان درباره ایده مورد نظر، توی دست تان دارید؟


۱۰ واقعیت فراموش‌شده برای کمک به کنار آمدن با سختی‌های زندگی



کنار آمدن با سختی‌های زندگی

می توانید اجازه دهید شرایط سخت زندگی شما را توصیف کند، ویرانتان کند و یا قوی‌ترتان کند.

 

عاقل‌ترین، دوست‌داشتنی‌ترین و باتجربه ترین آدم‌هایی که تابحال با آنها برخورد داشته‌اید احتمالاً کسانی هستند که بدبختی، شکست، دل‌شکستگی بخاطر از دست دادن کسی که دوستش داشته‌اند را تجربه کرده‌اند و از میان ناامیدی، راه خود را پیدا کرده‌اند. این افراد فراز و نشیب‌های زیادی را در زندگی‌شان دیده‌اند و درک و حساسیتی نسبت به زندگی پیدا کرده‌اند که آنها را سرشار از محبت، درک و خردی عالی کرده است. آدمهایی مثل این به دنیا نمی‌آیند، آنها به مرور زمان و در طول زندگی خود اینطوری می‌شوند.

ما طی ده سال گذشته با هزاران نفر از آدم‌های فوق‌العاده این چنینی کار کرده‌ایم، چه به صورت آنلاین و چه حضوری. در بسیاری از موارد آنها با احساس سردرگمی و یکنواختی، ناآگاه از درخشندگی خودشان و این واقعیت که چالش‌ها و مشکلاتشان در زندگی آنها را قوی‌تر کرده است، پیش ما می‌آیند.

اگر بخواهیم حقیقت را بگوییم، وقتی شرایط زندگی سخت می‌شود و با مشکلات متعددی در زندگی روبه‌رو می‌شوید، می توانید اجازه دهید آن شرایط شما را توصیف کند، ویرانتان کند و یا قوی‌ترتان کند. انتخاب با خودتان است.

در مقاله امروز، می‌خواهیم به شما چند واقعیت مهم که به سادگی فراموشمان می‌شود را یادآور شویم. این واقعیت‌ها کمکتان می‌کند عاقلانه‌تر انتخاب کنید و در شرایط سخت هم قوی‌تر شوید.

۱. درد بخشی از زندگی و عشق است و به رشد شما کمک می‌کند.
خیلی از ما از خودمان می‌ترسیم، از حقیقت خودمان و از احساساتمان. درمورد عالی بودن زندگی و عشق حرف می‌زنیم ولی هر روز خودمان را از هر دو آنها پنهان می‌کنیم. خودمان را از حقیقی‌ترین احساساتمان پنهان می‌کنیم. زیرا واقعیت این است که عشق و زندگی گاهی ناراحت‌کننده می‌شود و احساسی که ایجاد می‌کند اذیتمان می‌کند.

از کودکی به ما یاد داده‌اند که همه دردها بد و مضر هستند. بااینجال اگر از حس کردن احساسی که واقعاً داریم بترسیم، چطور می‌توانیم با زندگی و عشق واقعی روبه‌رو شویم؟ ما لازم داریم که درد را احساس کنیم، درست همانطور که زنده بودن و دوست داشته شدن را باید حس کنیم. درد برای بیدار کردن ماست. بااینحال همیشه سعی می‌کنیم دردمان را پنهان کنیم. این را درک کنید. فقط زمانی می‌توانید بفهمید که تا چه اندازه قوی هستید که قوی بودن تنها گزینه باقی برای شما باشد.

همه چیز بستگی به برخورد شما با چیزهایی دارد که آنطور که می‌خواهید پیش نمی‌روند. این چیزی است که مهم است. درد هم یک حس است. احساسات شما بخشی از شما هستند - واقعیت شما. اگر بخاطر آنها شرمسار باشید و آنها را پنهان کنید، اجازه داده‌اید که دروغ عدم‌امنیت واقعیتتان را نابود کند. بخاطر حقتان برای حس کردن درد - و تحمل کردن آن - برای داشتن زخم، برای کنار آمدن با واقعیت‌های عشق و زندگی بایستید  تا بتوانید قوی‌ترین، عاقل‌ترین و حقیقی‌ترین نسخه خودتان باشید.

۲. نگرشتان نیمی از مبارزه است.
داشتن روزهای سخت و ناراحت‌کننده هیچ اشکالی ندارد. اینکه از زندگی انتظار داشته باشید همیشه عالی باشد یعنی بخواهید در اقیانوسی شنا کنید که هیچ جزر و مدی نداشته باشد. اما وقتی متوجه شوید که جزر و مد اقیانوس جزئی از همین اقیانوس هستند، آنوقت می‌توانید با واقعیت آنها احساس راحتی کنید. مشخص می‌شود که فرازهای زندگی  نشیب‌هایی هم به دنبال دارد.

به عبارت دیگر، زندگی ایدآل نیست اما خوب است. هدف ما نباید ساختن یک زندگی ایدآل باشد، بلکه هدف باید زندگی کردن یک زندگی غیرایدآل به طریقی اعجاب‌آور باشد. اینکه هر روز صبح از خواب بیدار شوید، خوب به اطرافتان نگاه کنید و هیچ چیز را نادیده نگیرید. همه چیز غیرعادی است. هر روز یک هدیه است. هیچوقت با زندگی عادی برخورد نکنید.

نگذارید درد و رنج یک موقعیت زندگی ناامیدتان کند. نگذارید منفی بودن خسته‌تان کند. نگذارید تلخی‌ها شیرینی‌ها را از شما بگیرد. بااینکه ممکن است بقیه با شما مخالف باشند اما به خودتان ببالید که می‌دانید دنیا هنوز جای قشنگی است. افکارتان را عوض کنید و واقعیتتان را هم همینطور.

۳. بزرگترین ترس‌هایتان اصلاً وجود ندارند.
وقتی زندگی سخت می‌شود، دنبال کردن قلبتان و برداشتن یک قدم دیگر کار سختی می‌شود اما بدتر این است که اجازه دهید دروغ‌های ترس جلو شما را بگیرد. بااینکه ترس می‌تواند وحشتناک باشد و بیشتر از هر نیروی دیگری در دنیا انسان‌ها را شکست می‌دهد، اما به آن اندازه که به نظر می‌رسد هم قوی نیست. ترس فقط به همان اندازه که ذهن شما اجازه می‌دهد، قوی می‌شود. هنوز هم می‌توانید کنترل اوضاع به دست بگیرید.

رمز کار این است که ترستان را شناخته و مستقیماً با آن برخورد کنید. برای به کرسی نشاندن حرفتان به او باید سخت تلاش کنید. چون اگر اینکار را نکنید، خودتان را دربرابر حملات آینده ترس قرار خواهید داد. چون هیچوقت به درستی با حریفتان برخورد نکرده‌اید.

اگر با ترستان روبه‌رو شوید می‌توانید به آن ضربه بزنید. شجاع باشید! و یادتان باشد که شجاعت به این معنی نیست که نترسید؛ شجاعت یعنی اجازه ندهید ترس جلو شما را بگیرد و نگذارد در زندگی‌تان جلو روید.

۴. با تجربیاتتان رشد می‌کنید.
به مرور زمان متوجه می‌شوید که زندگی سخت‌تر یا آسان‌تر از چیزی که فکر می‌کردید نیست. به همان اندازه که پیشبینی می‌کردید سخت یا آسان است و اتفاقات همیشه همان زمان که انتظارش را دارید نمی‌افتند. این چیز بدی نیست؛ همین است که زندگی را جالب کرده است. با یک نگرش مثبت همیشه به طور لذت‌بخشی غافلگیر خواهید شد.

وقتی انتظار نداشته باشید که چیزها آنطور که می‌خواهید باشند، آنوقت آنها را همانطور که هستند می‌پذیرید. در آخر متوجه می‌شوید که بزرگترین هدیه‌های زندگی آنطور که شما انتظارش را دارید کادوپیچ نمی‌شوند.

تجربه دقیقاً چیزی است که وقتی اوضاع آنطور که می‌خواهید پیش نمی‌رود، به دست می‌آورید و تجربه ارزشمندترین تسهیلات زندگی است، همان چیزی که به شما قدرت می‌دهد.

شما این قدرت را دارید که زخم‌ها و نگرانی‌هایتان را به دانش تبدیل کنید؛ فقط کافی است کاری برایشان بکنید. باید اتفاقی که افتاده را بپذیرید و از چیزی که آموخته‌اید برای برداشتن قدم به جلو استفاده کنید. هر چیزی که تجربه کرده‌اید به شما توانایی می‌دهد تا با چیزهایی که قرار است تجربه کنید، کنار بیایید. این را درک کرده و خودتان را آزاد کنید.

۵. نمی‌توانید موقعیت‌هایی که مسئولیت آن را نمی‌پذیرید را تغییر دهید.
سیگموند فروید گفته است، «بیشتر آدمها واقعاً خواستار آزادی نیستند، زیرا آزادی مسئولیت‌پذیری طلب می‌کند و بیشتر آدمها از مسئولیت می‌ترسند.» نگذارید شما هم اینطور باشید. وقتی دیگران را بخاطر اتفاقاتی که برایتان افتاده است مقصر می‌کنید، از مسئولیت شانه خالی می‌کنید.

اشتباه نکنید، قیمت شادی و خوشبختی، مسئولیت‌پذیری است. به محض اینکه از مسئول کردن آدمها و چیزهای دیگر برای خوشبختیتان دست بکشید، شادتر و خوشبخت‌تر خواهید شد. اگر الان ناراحت هستید، مقصر کس دیگری نیست.

آخر اینکه، خوشبختی شما به اعتمادبه‌نفستان بستگی دارد - میل تزلزل‌ناپذیر شما به پذیرش مسئولیت زندگی خودتان، حتی اگر دیگران هم در آن نقش داشته باشند. یعنی به دست گرفتن کنترل زمان حال در زندگی‌تان، فکر کردن به خودتان و گرفتن یک تصمیم قاطع برای یک انتخاب متفاوت. یعنی قهرمان زندگی خودتان بودن، نه قربانی آن.

۶. زمان حال تنها چیزی است که باید با آن کنار بیایید.
زندگی، زندگی کردن در یک سرزمین دور و خیالی که همه چیز در آن ایدآل است، نیست. زندگی کردن در اکنون است، با واقعیت. شما به هر ترتیبی می‌توانید برای رسیدن به یک آینده ایدآل تلاش کنید اما برای اینکار باید بتوانید با دنیا همانطور که امروز هست کنار بیایید.

گاهی‌اوقات، از تجربه کردن جایی که دقیقاً هستیم خودداری می‌کنیم زیرا برحسب تجربیات گذشته‌مان باور داریم اینجا جایی نیست که باید باشیم. اما واقعیت این است که جایی که الان هستید دقیقاً جایی است که لازم بوده باشید تا بتوانید به جایی که فردا باید باشید برسید. پس قدر جایی که هستید را بدانید.

خانواده و دوستانتان زیباتر از آن هستند که نادیده‌شان بگیرید. لحظه‌ای فکر کنید که چقدر خوشبخت و خوش‌شانس هستید که می‌توانید نفس بکشید. به اطرافتان نگاه کنید و با چشم‌هایتان فرصت‌هایی که در اختیار دارید را ببینید. بیشتر چیزهایی که از آنها وحشت دارید اصلاً وجود ندارند.


خوشبختی یک طرزفکر است که فقط می‌توان آن را در زمان حال طراحی کرد. نقطه‌ای در آینده یا لحظه‌ای در گذشته نیست. بااینحال این باور اشتباه همه چیز را بر هم می‌ریزد. خیلی از جوانان تصور می‌کنند خوشبختی شان جایی در آینده منتظر آنهاست، درحالیکه افراد مسن‌تر باور دارند که بهترین لحظاتشان پشت سرشان بوده است. هیچکدام از اینها نباشید. نگذارید گذشته یا آینده زمان حال را از شما بدزدد.

 

تحمل سختی‌های زندگی

در برخورد با سختی‌های زندگی، قدرتی بسیار ارزشمند در ما به وجود می‌آید

 

۷. همیشه، همیشه و همیشه چیزی برای شکرگزاری وجود دارد.
وقتی لبخند می‌زنید، زندگی بهتر می‌شود. مثبت بودن در موقعیت‌های منفی، ساده‌لوحانه نیست؛ نشانه رهبری و قدرت است. اگر در زمان‌هایی که چیزهای زیادی برای شکایت کردن و گریه کردن وجود دارد، ترجیح دهید لبخند بزنید و شکرگزار زندگی‌تان باشید، کار درستی انجام می‌دهید.


اگر فردا که از خواب بیدار شدید و فقط چیزهایی را داشتید که امروز برایشان شکرگزار هستید چطور؟

به همه زیبایی‌هایی که اطرافتان وجود دارد فکر کنید، به آنها نگاه کنید و لبخند بزنید. برای همه چیزهای کوچکی که زندگی به شما داده است شکرگزار باشید زیرا وقتی همه آنها را کنار هم قرار دهید، می‌فهمید که تا چه اندازه اهمیت دارند. در آخر کار، این شادی و خوشبختی نیست که ما را شکرگزار می‌کند بلکه قدرشناسی و شکرگزاری است که شاد و خوشبختمان می‌کند.

۸. به دست آوردن چیزهای عالی زمان می‌برد.
نتیجه‌های فوری معمولاً بهترین نتیجه نیست. با صبر می‌توانید توانایی‌هایتان را به طرز قابل‌توجهی گسترش دهید. اگر همیشه همه آرزوهایتان فوراً برآورده شوند، دیگری چیزی که به دنبالش باشید نخواهید داشت. آنوقت برای لذت منتظر ماندن و پیشرفت، دلتان تنگ خواهد شد.

یادتان باشد، صبر به معنی منتظر ماندن نیست، صبر توانایی داشتن نگرشی خوب در زمانی است که برای چیزی که به آن باور دارید تلاش می‌کنید. صبر تمایل به متمرکز بودن، برداشتن قدم‌های بااعتمادبه‌نفس و دانستن این است که فقط با هر بار برداشتن یک سنگ است که می‌توانید کوهی را جابه‌جا کنید. هر سنگی که جابه‌جا می‌کنید، هرچقدر هم که کوچک باشد، در هر حال پیشرفت است.

خط آخر: حق شما چیزی بیشتر از یک رضایت لحظه‌ای است. ارزشی که در یک لحظه می‌آید، در یک لحظه هم از بین می‌رود. ارزشی که برای آمدن زمان ببرد معمولاً همیشه با شما می‌ماند.

۹. دیگران نمی‌توانند به شما ارزش بدهند.
وقتی برای به دست آوردن چیزی ارزشمند با سختی‌ها دست و پنجه نرم می‌کنیم، گاهی برای ارزشگذاری به تلاش‌هایمان چشممان به دنبال تایید دیگران است. اما واقعیت این است که آنها نمی‌توانند…

شما به این دنیا نیامده‌اید که با انتظارات دیگران زندگی کنید، دیگران هم همینطور. باید راه خاص خودتان را برای خودتان آسفالت کنید. موفقیت برای هرکدام از ما مفهومی متفاوت دارد. درنهایت موفقیت یعنی بتوانید با شادی به روش خودتان زندگی کنید.

برای تاثیرگذار بودن لازم نیست بدرخشید. برای مهم بودن نباید حتماً مشهور باشید. برای موفق بودن نباید حتماً یک ستاره باشید. لازم نیست کسی به شما ارزش بدهد. همین الان هم فرد ارزشمندی هستید. فقط باید خودتان و چیزی که آرزو دارید به آن دست پیدا کنید را باور داشته باشید.

شما می‌توانید در عین فروتنی، بسیار تاثیرگذار باشید. فقط به این خاطر که آدم‌ها به پایتان نمی‌افتند و پرستشتان نمی‌کنند به این معنی نیست که فردی شکست‌خورده هستید. پیروزی خاموش به همان اندازه پیروزی پرزرق و برق شیرین است و البته بسیار واقعی‌تر. موفقیت همان چیزی است که شما تعریفش می‌کنید نه چیزی که بقیه می‌گویند باید به آن برسید.

۱۰. شما تنها نیستید.
وسط سختی‌های زندگی، خیلی راحت می‌توانید به اطراف نگاهی انداخته و آدم‌هایی را ببینید که زندگی راحتی را می‌گذرانند. اما اینطور نیست. همه ما به طریقی در زندگی با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنیم. و اگر بتوانیم به آن اندازه شجاع باشیم که درمورد آن با همدیگر حرف بزنیم، متوجه خواهیم شد که در این احساس سردرگمی، تنها نیستیم.

خیلی از ما دقیقاً کنار خودمان با همان مبارزه‌ای که ما با آن می‌جنگیم، می‌جنگند. همه ما در این با هم شریکیم. پس هرچقدر هم که درمورد موقعیت خودمان احساس خجالت و ناراحتی کنیم، باید بدانیم که کسان دیگری هم هستند که همان احساسات را تجربه می‌کنند. وقتی از خودتان می‌شنوید که می‌گویید، «من تنهام»، این فقط ذهن نگرانتان است که می‌خواهد شما را درگیر دروغ‌های خود کند. همیشه کسی هست که درد مشترکی با شما داشته باشد. شاید نتوانید فوراً با او حرف بزنید، اما وجود دارند.

اگر الان احساس ناامیدی و دلسردی می‌کنید، این حرف را از من بشنوید: من بیشتر وقت‌ها درست مثل شما فکر می‌کنم، احساس می‌کنم و می‌جنگم. بیشتر چیزهایی که شما را نگران می‌کند دغدغه من هم هست. و بااینکه بعضی‌ها ما را درک نمی‌کنند اما ما همدیگر را درک می‌کنیم. شما تنها نیستید!

یکی از بزرگترین نعمت‌های زندگی این واقعیت است که زندگی سخت است. زیرا در برخورد با سختی‌های زندگی، قدرتی بسیار ارزشمند در ما به وجود می‌آید. این قدرت به ما این امکان را می‌دهد که بتوانیم به عمیق‌ترین و معنادارترین اهداف زندگی‌مان دست پیدا کنیم. دلیل آن این است که زندگی سخت است و ما قادریم که از آن چیزی فوق‌العاده بسازیم. چون زندگی سخت است و ما می‌توانیم فراتر از این سختی‌ها بلند شویم. می‌توانیم تفاوت و تغییر ایجاد کنیم.

پس این را یادتان باشد…
وقتی شرایط زندگی سخت شد، شما باید سخت‌تر شوید. برای داشتن یک زندگی آسان دعا نکنید. برای به دست آوردن قدرت برای تحمل سختی‌هایی که به عالی‌ترین زندگی ختم می‌شود دعا کنید.

رمز رسیدن به موفقیت و پیشرفت چیست؟

موفقیت, رسیدن به موفقیت,موفقیت و پیشرفت,پیشرفت در زندگی

 

ارتباط موفق و موثر مهارتی است که همه باید داشته باشند زیرا رمز رسیدن به موفقیت و پیشرفت درجوانب مختلف زندگی است.

 

 

همه ارتباط برقرار می‌کنند اما این‌که یاد بگیرید چطور خوب ارتباط برقرار کنید نیازمند داشتن مهارت است. برای این‌که در کار و تجارت موفق شوید (یا هر عرصه دیگر از زندگی)، باید بتوانید مهارت‌های ارتباطی را خوب یاد بگیرید. برای بعضی‌ها ارتباط برقرار کردن ساده است. بعضی‌‌ها ذاتاً استاد ارتباط برقرار کردن‌ هستند و اعتمادبه ‌نفس بسیار زیادی برای اینکار دارند. اما بقیه چطور یاد می‌گیرند که با دیگران ارتباط برقرار کنند در این‌جا به ۷ راهکار برای ایجاد ارتباط موفق اشاره می‌کنیم.

 

اعتماد به ‌نفس

 

مهارت‌های مردمی خوب با اعتماد به‌ نفس شروع می‌شود. وقتی کسی اعتماد به ‌نفس داشته باشد خیلی خوب معلوم می‌شود. اعتمادبه ‌نفس مثل آهن‌ربایی بقیه را به سمت شما می‌کشاند و رفتارهایتان نشان می‌دهد که ارزش صرف وقت و تلاش را دارید. وقتی حس قوی نسبت به خودتان داشته باشید، خیلی سریع از گپ کوتاهی که با کسی دارید گذشته و فرصتی در اختیارتان قرار می‌دهد که بتوانید بدون اتلاف وقت به قلب رابطه دست یابید.

 

وقتی می‌خواهید رابطه‌ای موثر داشته باشید، یکی از مهمترین قوانینی که باید رعایت کنید این است که مستقیم به چشم‌های طرف مقابل نگاه کنید. کسانی‌که اعتماد به ‌نفس کافی ندارند از ارتباط چشمی خودداری می‌کنند. خودداری از ارتباط چشمی نشان دهنده عدم علاقه یا بدتر از آن عدم صداقت است. وقتی دو نفر با هم ارتباط چشمی برقرار می‌کنند، ارتباطی موثر شکل می‌گیرد. ارتباط چشمی با حرف‌هایی که می‌زنید هم اعتبار می‌بخشد.

 

علاقه نشان دهید

 

خیلی‌ها مرتکب این اشتباه می‌شوند که زیاد درمورد خودشان حرف می‌زنند. هیچ‌ چیز بدتر از لاف زدن درمورد خود، یک ارتباط را خراب نمی‌کند. یکی از بهترین راهکارها برای این‌که یاد بگیرید چطور با مردم ارتباط برقرار کنید این است که به جای این‌که آن‌ها را مجبور کنید به حرف‌هایتان گوش دهند، از آن‌ها بخواهید درمورد خودشان حرف بزنند. این باعث می‌شود طرف مقابل احساس راحتی بیشتری کرده و اعتمادبه ‌نفسش بالا رود. همچنین موقعیتی ایجاد می‌کند که فرد مقابل هم همین کار را برای شما بکند و به حرف‌هایتان گوش دهد.

 

هنرمندانه سوال بپرسید

 

یکی از سریع‌ترین راه‌‌ها برای شکستن قفل سکوت پرسیدن سوال‌هایی است که به‌توان آن‌ها را خیلی راحت با بله یا خیر جواب دارد. با پرسیدن سوالی که به یک جواب با جزئیات بیشتر نیاز هست، فرد مقابل باید توضیح بیشتری بدهد و اطلاعاتی که دارد را در اختیارتان بگذارد.

 

بخشی از ارتباط موفق یاد گرفتن این است که سوالاتی را مطرح کنید که فرد مقابل را به فکر کردن وا دارد. یک چیز به دیگری منتهی می‌شود و در مدت کوتاهی داستان‌هایی بین دو طرف منتقل می‌شود و یخ رابطه می‌شکند.

 

آب ‌و هوا را فراموش کنید و بحث را از سیاست و مذهب هم دور کنید. درمورد لباسی که طرف مقابلتان پوشیده است نظری بدهید. البته باید سعی کنید که طرفتان را با سوالاتتان بمباران نکنید. این باعث می‌شود فرد معذب و خسته شود. یادتان باشد مکالمه را نباید به بازجویی تبدیل کنید.

 

وقتی می‌خواهید اسم کسی را بپرسید، فورا آن را تکرار کنید. بلند گفتن یک اسم کمک می‌کند بهتر در خاطرتان بماند. از اسم طرف مقابلتان در طول مکالمه استفاده کنید و لبخند زدن هم فراموش تان نشود.

 

دو بار گوش کنید، یک بار حرف بزنید

 

می‌گویند به یک دلیلی خدا دو گوش و یک دهان به شما داده است. دلیل آن این است که باید دوبرابر آنچه که حرف می‌زنید، گوش دهید. درارتباط با مهارت‌های مردمی، این یعنی وقتی فرد مقابلتان صحبت می‌کند، باید همه توجهتان را به او بدهید. نباید غرق این فکر شوید که بعد از آن شما چه باید بگویید یا بعداً چه اتفاقی می‌افتد یا هر فکر بی ارتباط دیگری. تمرکز کنید، اطلاعاتی که ارایه می‌شود را جذب کرده و راهی برای دنبال کردن صحبت او با پرسیدن یک سوال مرتبط با موضوع پیدا کنید.

 

در چیزهایی که طرف مقابل تان علاقه دارد، علاقه نشان دهید و اگر موضوع بحث چیزی است که هیچ از آن نمی‌دانید، می‌توانید از آن به نفع خودتان استفاده کنید. اطلاعات بیشتر در مورد آن موضوع کسب کنید. اعتراف کنید که برایتان موضوع آشنایی نیست و از او بخواهید که بیشتر درمورد آن با شما حرف بزند. مردم دوست دارند چیزهایی که می‌دانند را با بقیه درمیان بگذارند و این اعتماد به ‌نفس آنها را خیلی بالا می‌برد. وقتی موضوع مورد علاقه طرف مقابلتان را پیدا کردید، دیگر هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت.

 

توانا بود هرکه دانا بود

 

ارتباط موثر و موفق با دانش شروع شده و خاتمه می‌یابد. کسانی‌که مسافرت می‌کنند، مطالعه می‌کنند یا از جریانات روز باخبرند برای هم‌صحبتی فوق ‌العاده‌اند. هرچه فردی تجربیات بیشتری از زندگی داشته باشد، بهتر می‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند.

 

کسانی‌که مسافرت می‌کنند توانایی این را دارند که فرهنگ‌ها و مردمان دیگر را بهتر درک کنند و آن‌هایی که زیاد مطالعه می‌کنند، درمورد همه موضوعات اطلاعات کافی دارند و می‌توانند خود را با هر مکالمه‌‌ای تطبیق دهند. شخصی که در فعالیت‌های مختلف شرکت دارد، مطمئنا می‌تواند با افراد دیگر وجه اشتراک پیدا کرده و مکالمه را به جریان بیندازد.

 

ریسک کنید

 

عزت نفس هم معنای اعتماد به‌ نفس است و حتی با وجود طرد شدن، عزت نفس یک شخص هیچ تغییری نمی‌کند. بیشتر وقت‌ها افراد بخاطر اینکه از طرد شدن واهمه دارند، از فرصت‌ها استفاده نمی‌کنند. طرد شدن باعث می‌شود فرد احساس حقارت کند. در واقعیت، طرد شدن عزت نفس فرد را تغییر نمی‌دهد. شما همان فرد باقی می‌مانید، به همان اندازه ارزشمند و مهم که قبل از شروع مکالمه بودید.

 

هیچ‌کس نمی‌‌تواند عزت نفس شما را بگیرد. فقط خودتان هستید که می‌توانید این‌کار را بکنید. طرد شدن تازمانی‌که اتفاق نیفتاده است یک توهم است، چرا باید وقتتان را نگران این‌که اگر این اتفاق بیفتد یا آن اتفاق بیفتد هدر دهید؟ از فرصت استفاده کنید و برای آنچه که می‌خواهید دست به تلاش بزنید. تنها راه یاد گرفتن ارتباط با دیگران از طریق تمرین کردن میسر است.

 

کم‌کم شروع کنید

 

یاد گرفتن این‌که چطور با آدم‌ها ارتباط برقرار کنید زمان می‌برد و هرکس با سرعت مخصوص خودش پیشرفت می‌کند. کم‌کم شروع کنید؛ سعی کنید هربار با یکی از این نکات آشنا شوید. در پایه، یک ارتباط خوب با اعتماد به نفس شروع می‌شود و این رشته‌‌ای است که همه چیز را به هم وصل می‌کند. هر آشنایی کمک می‌کند اعتماد به‌ نفستان بالاتر رود و تجربیاتتان متفاوت‌تر شود. یک جای خوب برای تمرین کردن این مهارت‌های مردمی محل کار است. وقتی صحبت کردن با همکارانتان راحت‌تر شد، سعی کنید با افرادی از رتبه‌های بالاتر مثل مدیرانتان صحبت کنید. در زمان کوتاهی، مهارت‌هایی که یاد گرفته بودید در شما نفوذ کرده و دیگر نیاز به فکر کردن هم ندارد.

 

هیچ‌کس تابه‌حال نگفته است که حرف زدن با آدم‌ها کار ساده‌ای است. برای بعضی‌ها، به دست آوردن اعتمادبه ‌نفس لازم برای شروع مکالمه، قدم بزرگی است. این ممکن است سخت‌ترین مرحله کار باشد اما وقتی اولین قدم را برداشتید، بقیه آن راحت‌تر خواهد شد. به خودتان ایمان داشته باشید و بدانید که شما به اندازه طرف مقابلتان باارزش هستید. ارتباط موفق و موثر مهارتی است که همه باید داشته باشند زیرا رمز رسیدن به موفقیت و پیشرفت در جوانب مختلف زندگی است.

مقام مسئول کارگری، هزینه خانوار ۳ میلیون تومان!



  اخباراقتصادی ,خبرهای اقتصادی,دستمزد

وضعیت دستمزد کارگران، اصلاحیه قانون کار و ادغام بیمه درمان تامین اجتماعی در میزگردی با حضور دو نماینده کارگری از کانون عالی شوراهای اسلامی کار و کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

 به گزارش ایسنا، ابوالفضل فتح الهی ـ نایب رییس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران در ابتدای این میزگرد به ماده ۲۵ برنامه پنجم توسعه اشاره و اظهار کرد: برابر این ماده دولت مکلف بود که سند کار شایسته را بر اساس مصوبات سازمان جهانی کار و حقوق بنیادین کار به شکل سه جانبه تنظیم کند و در ماده ۷۳ همین برنامه مکلف بود که تا پایان سال اول برنامه، اقدامات قانونی لازم برای اصلاح قانون کار را تدوین و از طریق دولت به مجلس ارسال کند.

 

سهم سند کار شایسته تنها یک همایش بود!

 

وی ادامه داد: متاسفانه اتفاقی که در برنامه پنجم افتاد این بود که کار شایسته به صورت سه جانبه تدوین نشد و تنها به یک همایش بسنده شد در حالی که اصلاح قانون کار و سند کار شایسته لازم و ملزوم هم بودند.

 

فتح الهی افزود: در دولت دهم وزارت کار وقت حدود ۱۴ جلسه در خصوص اصلاح قانون کار با کارگران و کارفرمایان برگزار کرد و مقرر شد تا طرفین نظرات خود را اعلام و پیشنهاداتشان را ارائه کنند ولی نه تنها نظرات طرفین در تدوین اصلاحیه و در تغییر مواد لحاظ نشد بلکه دولت موادی از قانون را به تشخیص خود تغییر داد و این تغییرات را به صورت عجولانه و در قالب پیش‌نویس به مجلس ارائه کرد.

 

نایب رییس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران تصریح کرد: عمر مجلس نهم هم کفاف نداد به این لایحه ورود کند و همواره اعتراضات کارگران نسبت به این لایحه مطرح بود که اگر خود را قانونمند می‌دانیم و پایبند قوانین هستیم باید به طور سه‌جانبه و با حضور شرکای اجتماعی اصلاحیه بررسی شود اما این امر محقق نشد تا اینکه طی چند ماه گذشته موضوع بررسی اصلاحیه جدی شد و مقامات وزارت کار اذعان داشتند که نظر آنها را هم تامین نمی‌کند.

 

این مقام مسئول کارگری درباره آخرین اخبار روند بررسی اصلاحیه قانون کار در مجلس گفت: به دلیل مخالفت کارگران و تلاش گروههای کارگری برای بازگشت آن، بررسی اصلاحیه فعلا در مجلس متوقف شده است البته وزیر کار بارها در سخنرانی‌های خود اعلام کردند که این لایحه را پس می‌گیرند ولی برخی مسئولان وزارت کار اصرار دارند که لایحه در مجلس بماند و قرار است تا جلسات مشورتی و هم‌اندیشی میان کارگران و کارفرمایان در وزارت کار برگزار شود تا پس از به نتیجه رسیدن، پیشنهادات و نظرات طرفین به مجلس ارسال شود.

 

زمان اصلاح قانون کار مناسب نیست

 

وی با بیان اینکه قانون کار باید به منظور تنظیم روابط بین کارگر و کارفرما اصلاح شود، افزود: نمایندگان کارگران و کارفرمایان همواره عنوان کرده‌اند که اصلاح آن در این زمان جزو ضرورتهای ما نیست و وقتی دو گروه راضی به این اصلاح نیستند اصرار وزارت کار و مجلس کمی معنا دار است.

 

فتح الهی افزود: هر دو گروه کارفرمایی و کارگری مخالفتی با اصلاح قانون ندارند فقط زمان اصلاح را مناسب نمی‌دانند و معتقدند مادامی که تغییر قانون کار در بین نباشد و منظور از اصلاح به روز کردن آن باشد خواست همه گروهها و تشکل‌ها است.

 

نایب رییس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران درعین حال به اختلاف نظر با کارفرمایان در برخی مواد قانون کار اشاره کرد و گفت: یکی از مواد مورد اختلاف ما فصل ششم است ولی دلیل بر این نیست که نتوانیم پشت یک میز بنشینیم تا با تشریک مساعی این مواد را به نفع جامعه کارگری و کارفرمایی حل کنیم. چند ماده از قانون کار مثل ماده ۷، ۲۷ و ۱۹۱ برای کارگران بنیادین و اساسی است و اهمیت بسیاری دارد که اصلاح آنها باید با احتیاط انجام شود.

 

به گفته فتح الهی فلسفه ایجاد قانون کار حمایت از جامعه کارگری بوده است و با وجود آنکه در سال ۱۳۶۹ به تصویب رسیده بسیاری از مواد آن تاکنون اجرایی نشده است بنابر این اگر موادی از قانون که بحث حمایت کارگر در آنها مطرح است حذف شود قانون کار عملا کارایی خود را چه در اجرا چه در حمایت از کارگران از دست خواهد داد.

 

این مقام مسئول کارگری تاکید کرد: با توجه به گستره قانون کار که ۴۵ درصد جمعیت کشور را در برمی‌گیرد و حساسیتها و اولویتهای کارگران نسبت به قانون کار، شایسته است تا اصلاحیه به دولت عودت داده شود و وزارت کار به شکل سه جانبه آن را از ابتدا بررسی و موادی را که مورد نظر کارگران و کارفرمایان است به صورت مشترک و دسته جمعی بازبینی و سپس به مجلس ارسال کنند.

 

اصلاحیه قانون کار ناجوانمردانه نوشته شده است

 

در همین زمینه علی اصلانی، عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار معتقد است: اصلاحیه قانون کار ناجوانمردانه نوشته شده و برخی نیت اصلاح آن را ندارند چون اگر درصدد اصلاح آن باشند باید سر میز مذاکره و به شکل سه جانبه آن را بررسی کنند.

 

وی افزود: وزیر کار در زمان رای اعتماد در مجلس اعلام کرد که سه جانبه‌گرایی را با جدیت دنبال می‌کند لذا از وزیر کار میخواهیم که از همه گروهها برای مذاکره سر یک میز و به توافق رسیدن در خصوص اصلاحیه قانون کار دعوت کند.

 

عضو کانون عالی شورای اسلامی کار با بیان اینکه مخالف اصلاح قانون کار نیستیم و مجلس می‌تواند آن را برنگرداند، تاکید کرد: کسانی که به اصلاح قانون کار می‌اندیشند به جای آنکه روی چند ماده حساس مثل ماده ۷، ‌۲۷، ۲۱ و ۴۱ متمرکز شوند از ماده ۱ تا ۲۰۲ قانون را بررسی کنند. ما مخالفتی با اصلاح بند بند قانون نداریم به شرط آنکه سه‌جانبه‌گرایی رعایت شود.

 

او با اشاره به ماده ۲۷ اصلاحیه قانون کار گفت: این ماده زمانی به درد می‌خورد که ۸۵ درصد کارگران کارخانه‌ها رسمی بودند و تبصره ۲ این ماده کارساز بود، چون می‌گفتند تا رضایت شورا نباشد نمی‌توان کارگر را اخراج کرد ولی وقتی با کارگر قرارداد یک ماهه و ۱۵ روزه بسته می‌شود این ماده عملا تاثیرگذاری خود را از دست داده است.

 

رییس کانون شورای اسلامی کار البرز با بیان اینکه قانون کار مانع تولید نیست، متذکر شد: متاسفانه قانون کار را به اسم بهبود فضای کسب و کار در مجلس بررسی می‌کنند در حالی که این دو ارتباطی به هم ندارند و اگر مجلس دنبال شناسایی موانع تولید و رفع آن است باید به سراغ قاچاق کالا، تعرفه‌های بالا، سودهای بانکی و نداشتن قدرت خرید مردم برود.

 

در ادامه این میزگرد نمایندگان دو تشکل بزرگ کارگری درباره آخرین رقم سبد هزینه خانوار کارگری، نحوه تعیین دستمزد و مزد منطقه‌ای سخن گفتند.

 

حذف تبصره‌های ماده ۴۱ در اصلاحیه قانون کار


ابوالفضل فتح الهی از حذف تبصره‌های ماده ۴۱ در اصلاحیه قانون کار خبر داد و گفت: در اصلاحیه قانون کار که یکسویه از طرف دولت داده شده است تبصره هایی از ماده ۴۱ را حذف کردند و شرایط اقتصادی را گنجانده‌اند درحالی که وقتی قانونگذار دو آیتم برای ماده ۴۱ قانون کار در نظر گرفته همه شرایط را در آن سنجیده است.

 

وی ادامه داد: سالها است که وزارت کار تنها بند یک ماده ۴۱ را که به تعیین مزد بر اساس نرخ تورم اعلامی از سوی مرکز آمار و بانک مرکزی اشاره دارد رعایت می‌کند و بند دو ماده ۴۱ که سبد معیشت خانوار است نادیده می‌گیرد در صورتی که ما معتقدیم بند دو تکمیل کننده بند یک ماده ۴۱ است.

 

نایب رییس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ادامه داد: تورمی که دولت روی آن تاکید می‌کند یکی از علتهایش سرکوب تقاضا است تا تقاضا را برای مصرف کننده محدود کند در حالی که تورم ممکن است در برهه‌ای از زمان دچار تغییرات اساسی بشود.

 

او آخرین رقم سبد هزینه خانوار کارگری را بدون در نظر گرفتن خط فقر دو میلیون و ۸۰۰ هزار تومان ذکر کرد و گفت: با در نظر گرفتن خط فقر این رقم به بالای سه میلیون تومان می‌رسد.

 

فتح الهی تصریح کرد: با وجود آنکه دولت تورم را مهار، منابع را محدود و نقدینگی را از بازار جمع آوری کرده تا نرخ تورم در جامعه سیر نزولی داشته باشد ولی عملا برای سبد خانوار کارگری اتفاق خاصی نیفتاده است به نحوی که به جای کاهش قیمتها، ‌شاهد کاهش مصرف به دلیل بالا بودن قیمت اقلام هستیم و کارگران ناچارند در دو شیفت و سه شیفت به صورت خارج از عرف کار کنند.

 

وی ادامه داد: کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران همه ساله میزان مصرف خانوار اعم از اقلام خوراکی، پوشاک، مسکن، بهداشت و درمان و حمل و نقل را رصد می‌کند و سطح قیمت‌ها در کلان‌شهرها و شهرهای کوچک را استخراج می‌کند. اگر چه این ارقام و اعداد متفاوت است اما نشان می‌دهد دستمزدی که برای کارگران در نظر گرفته شده منطقی و قابل توجیه نیست و کفاف هزینه معیشت خانوار کارگری را نمی‌دهد.

 

دستمزد ۸۰۰ هزار تومان، هزینه خانوار ۳ میلیون تومان!

 

این مقام مسئول کارگری با بیان اینکه وقتی هزینه ماهانه سبد خانوار کارگری به مرز ۳ میلیون تومان رسیده دستمزد ۸۰۰ هزار تومانی کمکی به معیشت کارگران نمی‌کند، تصریح کرد: در حال حاضر ۱۳ میلیون کارگر ایرانی وجود دارد که با محاسبه خانواده‌هایشان جمعیت ۴۵ میلیون نفری را شامل می‌شوند. وقتی تحریم هستیم و کالای داخل به دلیل کیفیت پایین صادر نمی‌شود تولید باید به مصرف داخل برسد اما با قدرت خرید پایین مردم چه کسی کالای ایرانی می‌خرد؟

 

علی اصلانی عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار نیز در ادامه گفت: دستمزد کارگران سالها است که مشکل دارد و هیچ سالی حقوق و دستمزد کارگران اندازه تورم واقعی پرداخت نشده است.

 

وی با بیان اینکه ماده ۴۱ اصلاحیه قانون کار خطرناک و به ضرر کارگران است و در آن خانوار چهار نفره را سه نفره کرده‌اند، گفت: تبصره یک ماده ۴۱ قانون کار می‌گوید دستمزد باید اندازه نرخ تورمی که بانک مرکزی و مرکز آمار اعلام می‌کند افزایش یابد ولی هیچ گاه تبصره دو ماده ۴۱ و هزینه سبد خانوار را نمی بینند.

 

این مقام مسئول کارگری در عین حال به اثرات تعیین مزد منطقه‌ای اشاره کرد و گفت: در حال حاضر زیربنای اقتصاد ایران جوابگوی این شیوه تعیین مزد نیست و اگر برخی کشورها مثل آلمان یا فرانسه مزد منطقه‌ای دارند برای آن است که بیمه بیکاری، بازنشستگی، سنوات و همه چیز در آنجا در چارچوب قانون انجام می‌شود.

 

اصلانی با بیان اینکه هم اکنون ۷۰ درصد جمعیت ایران شهرنشین و ۳۰ درصد روستانشین هستند، گفت: دولت مقابله با پدیده مهاجرت پذیری را در برنامه خود قرار داده است ولی اگر همین حالا در استان تهران دستمزد را دو میلیون تومان و در سیستان و بلوچستان ۹۰۰ هزار تومان اعلام کنند کارگر سیستان بلوچستانی آنجا نمی‌ماند و فورا به تهران می‌آید در حالی که از هزینه‌های بالای پایتخت اطلاع ندارد و تنها به فکر گرفتن حقوق دو میلیون تومانی است.

 

تعیین مزد منطقه‌ای به منزله حذف شورای عالی کار

 

این مقام مسئول کارگری متذکر شد: در ماده ۴۱ اصلاحیه قانون کار مزد منطقه‌ای را پیش‌بینی کرده‌اند و تصور ما این است که با این کار می‌خواهند ماده ۴۱ قانون کار را حذف کنند چون وقتی مزد منطقه‌ای اجرایی شود دیگر نهادی به نام شورای عالی کار معنا ندارد که در مورد سقف و کف مزد تصمیم‌گیری شود و هر ۳۲ استان باید یک شورای عالی کار تشکیل بدهند و با وجود اختلاف نظرها نسبت به تعیین مزد تصمیم‌گیری کنند.

 

رییس کانون شورای اسلامی کار البرز درباره آخرین رقم سبد هزینه خانوار کارگری گفت: در استان البرز این رقم تا پایان سال ۹۴ با درنظر گرفتن حداقل‌ها دو میلیون و ۳۵۰ هزار تومان بود ولی سبد هزینه یک خانوار چهار نفره که در تهران زندگی می‌کند بالای سه میلیون تومان است و این امر نشان می‌دهد که افزایش ۱۰ درصد و ۱۵ درصد دستمزد تاثیری در کاهش هزینه‌ها و کمک به معیشت خانوارهای کارگری ندارد.

 

اصلانی ادامه داد: متاسفانه استانداردهای جهانی را هم رعایت نمی‌کنیم و سبد هزینه خانوار را در بدون درنظر گرفتن هزینه‌های جانبی مثل مسافرت یا درمان محاسبه می‌کنیم.

 

بخش پایانی میزگرد ایسنا به موضوع ادغام بیمه درمان تامین اجتماعی اختصاص داشت و نمایندگان دو تشکل کارگری به تبیین دیدگاههای خود در این زمینه پرداختند.

 

نایب رییس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران در این باره گفت: بحث ادغام بیمه درمان تامین اجتماعی در بیمه سلامت مدتها است که در محافل مطرح است ولی جامعه کارگری با این اقدام مخالف است چون تامین اجتماعی متعلق به کارگران و کارفرمایان است نه عموم مردم ایران و منابع آن بین النسلی است.

 

۱۲۰ هزار میلیارد تومان بدهی دولت به تامین اجتماعی


وی ادامه داد: متاسفانه شرایط تامین اجتماعی خوب نیست و دولت ۱۲۰ هزار میلیارد تومان به این سازمان بدهکار است. اگر دولت می‌خواهد به موضوع بیمه درمان کارگران که نیمی از جمعیت کشور را شامل می‌شود بها بدهد دیون خود را بپردازد تا سازمان پشتوانه و انگیزه لازم برای افزایش مراکز بهداشتی، درمانی و تامین بخشی از هزینه‌های درمان کارگران را داشته باشد.

 

فتح الهی تصریح کرد: درآمدی که تامین اجتماعی دارد شامل ۷ درصد حق بیمه کارگران و ۲۳ درصد سهم بیمه کارفرمایان است و از این جمع ۹ درصد در بخش درمان هزینه می شود در حالی که کارکنان دولت کمتر از این رقم را پرداخت می کنند.

 

وی افزود: سهم آورده درمان وزارت بهداشت در مقابل سهمی که سازمان تامین اجتماعی در این قضیه دارد بسیار ناچیز است و استقلال خود سازمان هم هست که اجازه نمی‌دهد این بخش در سایر حوزه‌ها ادغام شود لذا با شرایطی که سازمان دارد خدمات رسانی خوبی را شاهد نخواهیم بود مضاف بر اینکه قرار است عده‌ای هم به آن اضافه شوند.

 

این مقام مسئول کارگری با اشاره به مذاکرات صورت گرفته با کمیسیون تلفیق ابراز امیدواری کرد: مجلس روندی را در پیش نگیرد که به زیان کارگران تمام شود.

 

فتح الهی درعین حال از مناظره با مسئولان وزارت بهداشت در این خصوص استقبال کرد و از مقامات سازمان تامین اجتماعی خواست تا موضع خود را به طور روشن و قاطع اعلام کنند و خواست کارگران را در نظر بگیرند.

 

امکانات تامین اجتماعی قابل شراکت نیست

 

وی خاطرنشان کرد: در سازمان تامین اجتماعی دارای امکانات و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری، نیروی انسانی و امکانات بهداشتی و درمانی بسیاری هستیم که برخی ملکی سازمان است و برخی به صورت استیجاری است که این امکانات برای وزارت بهداشت نخواهد بود و این وزارتخانه در حد و اندازه‌ای نبوده که شریک مناسبی برای تامین اجتماعی باشد.

 

فتح الهی گفت: علاوه بر آن شرکتهای شستا را داریم که به عنوان شرکتهای تابعه و زیرمجموعه شرکتهای سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی مطرح است و برای خدمات رسانی بهتر به کارگران شکل گرفته است.

 

علی اصلانی نیز سازمان تامین اجتماعی را نهادی عمومی و غیر دولتی دانست که ۹۸ درصد سهام آن متعلق به کارگران و کارفرمایان است.

 

وی گفت: همین حالا در تامین اجتماعی سه نوع بیمه داریم که عشایر و روستاییان ۵ درصد، کارگران ۷ درصد و گروهی دیگر ۹ درصد حق بیمه می‌دهند این درصدها به فرض ادغام چگونه تجمیع خواهند شد؟

 

رییس کانون شورای اسلامی کار البرز ادامه داد: وزارت بهداشت طرح سلامت را اجرا کرد که از طریق آن ۱۲ میلیون نفر صاحب دفترچه بیمه شدند و این کار بزرگی بود که دولت به واسطه منابعی که از محل انصراف یارانه‌ها به خزانه رفت انجام داد و آن را در بیمه سلامت هزینه کرد.

 

مسیر اعتبار طرح سلامت از تامین اجتماعی نمی‌گذرد

 

وی تاکید کرد: با توجه به عدم پیش‌بینی اعتبار بیمه سلامت در بودجه سال ۹۵ به نظر می‌رسد که آسان‌ترین راه را در ادغام صندوق‌های بیمه تامین اجتماعی با سایر صندوق‌ها دیده‌اند ولی جامعه کارگری اجازه این ادغام را نمی‌دهند چون آینده و پشتوانه کارگران به این صندوق بسته است.

 

به گفته اصلانی اگر دولت بدهی ۱۲۰ هزار میلیاردی خود را به تامین اجتماعی بپردازد کارگران هیچ مشکلی برای بازنشستگی و استفاده از خدمات درمانی نخواهند داشت.

 

عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار خاطرنشان کرد: تامین اجتماعی پول ندارد هزینه مراکز خودش را بدهد اما می‌خواهند آن را با بیمه سلامت ادغام کنند تا هزینه‌های بیمه سلامت را بدهد؛ از دکتر نوربخش رییس سازمان می‌خواهیم جلوی این کار را بگیرد چون این کار قبلا انجام گرفته و منجر به شکست شده است.

 

وی درعین حال با اشاره به جمعیت ۴۵ میلیون نفری صندوق تامین اجتماعی، ‌ گفت: در حال حاضر صندوق تامین اجتماعی دو میلیون و ۸۰۰ هزار نفر مستمری بگیر و بازنشسته و یک میلیون و خرده‌ای از کار افتاده دارد و به اندازه حقوق بازنشستگی هم به بیکاران بیمه بیکاری می‌پردازد.

 

وی ادامه داد:متاسفانه صندوق فولاد با ۷۰ هزار نفر بازنشسته ورشکسته شده و ما با خبر می‌شویم که ۷۵ درصد هزینه‌های ورزشگاه نقش جهان را صندوق فولاد پرداخت کرده است اگر به راستی پول دارند چرا بازنشسته‌های صندوق فولاد را به گردن تامین اجتماعی می‌اندازند که ماهیانه ۱۵۰ میلیارد تومان حقوق آنها از منابع سازمان پرداخت شود؟

 

این مقام مسئول کارگری در پایان از دولت خواست تا بدهی خود را به صندوق تامین اجتماعی بپردازد و به تکلیف خود در ماده ۲۹ قانون اساسی عمل کند.