ازدواج موفق هم رمز و رازی دارد که باید آن را یاد بگیرید
همه می خواهند ازدواج موفق و خوشبختی
ناتمامی داشته باشند. اما فقط عده کمی به این خواسته می رسند.چرا؟ چون
ازدواج موفق هم رمز و رازی دارد که باید آن را یاد بگیرید.
افراد
موفق، تصویر ذهنی درستی از ازدواج موفق دارند. آنها می دانند از دو نفرگی
شان چه چیزی را باید بخواهند و چه چیزهایی مال قصه هاست، چه چیزهایی عشق
میانشان را می کشد و چه کارهایی، به رابطه شان قوام بیشتری می دهد.
از در آهنی کنار ورودی مراجعین وارد معروف ترین زندان کشور می شویم. بعد از تحویل تلفن همراه و چک شدن کارت شناسایی، همراه با یک سرباز به دفتر حفاظت اطلاعات زندان رفته تا بتوانیم تنها ساعاتی را با زندانیان اوین باشیم.
هوای اینجا کمی نسبت به مرکز شهر بهتر
است و علت آن هم درختان تنومند و محوطه فضای سبز زندان اوین است اما
دیوارهای سیمانی ۱۵متری همراه با دوربین های مداربسته، سیم خاردارها و برجک
های نگهبانی دائم به تو هشدار می دهد که تو وارد زندان شده ای ...! قبل از
ورود به بندهای زندان ابتدا سری به آشپزخانه می زنیم که البته در حال
بازسازی است. دیگ های بزرگ برقی و زندانیانی با لباس های زردرنگ که یکی یکی
قابلمه های بزرگ بندها را از غذا پر کرده و تحویل می دهند.
افسر
جانشین زندان می گوید: برای شب یلدا مراسم داریم و در هر اندرزگاه بچه ها
در نمازخانه جمع شده و جشن می گیرند البته برخی هم ترجیح می دهند در اتاق
خودشان سر سفره یلدا بنشینند. بعد از ورود به یکی از اندرزگاه های زندان
اوین، فروشگاه بند به سفارش زندانیان هندوانه و شیرینی عرضه می کند. قیمت
را سوال می کنیم و جواب می شنویم که «قطعا به گرانی بیرون نمی رسد».
صف
تلفن های زردرنگ کارتی، صدای دوش آب حمام، قابلمه های بزرگ و کوچک روی
اجاق بزرگ بند و شستشوی لباس ها نشان می دهد که اینجا هم زندگی در جریان
است. به قول معروف زندانیان زیاد حوصله ندارند؛ یا در حال بازی شطرنج و منچ
هستند یا دراز کشیده و تلویزیون می بینند و برخی هم بر سر جدول روزنامه
رقابت دارند.
در زندان اوین هر ۸ تا ۱۰ زندانی یک
اتاق دارند که در هر اتاقی یک دستگاه تلویزیون، تخت برای هر نفر، یخچال،
کمد و جاکفشی است که معمولا چند نفری با هم همسفره ای می شوند. در یکی از
اتاق ها ۲ یخچال است. با اجازه صاحبان اتاق، در یکی از یخچالها را باز می
کنم. یخچال پر است از تخم مرغ، گوشت، مرغ، شیرینی، بستنی و ... . یکی از
زندانیان با لبخند می گوید: آقای خبرنگار در آن یکی یخچال را هم باز کن! در
یخچال را که باز می کنم، چند ظرف غذای دستخورده و چندتایی هم تخم مرغ می
بینم. می گویند «این یخچال برای فقراست و این یکی هم برای پولدار ها» و
همگی می خندند ... .
با اینکه مجوز مصاحبه با زندانیان داشتیم اما
هیچ گفتگویی رد و بدل نمی شود گویا اینجا زندانی ها بیشتر با سکوت صحبت می
کنند و هرچه می خواهی را باید از فضا، ارتباطات، صورت ها، چشم ها، حرکات و
سکوت زندانیان درک کنی. زندانیان معمولا وقتی فرد غریبه ای در جمع خودشان
می بینند، می گویند «بوی بیرون می دهی؟!» و بعد هم با احترام و ادب و با
حفظ حریم و فاصله با تو برخورد می کنند چون زندان به آنها یاد داده که به
هیچ فردی نباید اعتماد کنند و همین کمی کار را سخت می کند.
زمان به
سرعت می گذرد و وقت آمارگیری زندانیان آغاز می شود. مسئولان هر اتاق باید
زندانیان را جمع کرده و آمار بگیرند. بعد از آمارگیری هر اتاقی برای خودش
برنامه ای دارد. در یک اتاق همگی کارتن نگاه می کنند، اتاق دیگر سفره یلدا
پهن شده، یکی خوابیده و یکی هم بدون توجه به حضورت سرش به کار خودش است.
البته در میان زندانیان هم اختلاف نظر زیاد است اما باید هرچه وکیل بند
دستور می دهد، اجرا کنند.
وارد یکی از اتاق های بند می شوم که
زندانیان در حال تزئین سفره یلدا هستند. وقتی عکس می گیرم، می گویند «آقا
این عکس ها را منتشر نکنید شاکی ما فکر می کند وضع ما خوب است و رضایت نمی
دهد!» ....
نکته قابل تامل در میان زندانیان اوین این است که بیشتر
زندانیان را جوانان حدود ۲۵ تا ۳۵ ساله تشکیل می دهند. به رسم زندان سکوت
کرده و همانند خودشان فقط و فقط به اطراف می نگرم. به قول معروف در زندان
اوین صدا از دیوار در می آید اما از زندانیان نه!
شب یلداست و
تلویزیون، برنامه های شاد پخش می کند و سفره های رنگین را نشان می دهد.
برخی زندانیان دوست ندارند این صحنه ها را ببینند و یاد روزهای آزادی و فکر
اسارت کنونی، آزارشان می دهد و شاید به خاطر همین است که به تماشای کارتن
می نشینند.
یکی از زندانیان می گوید: اینجا هر شب شب یلدا است و
برای ما بلندترین شب سال تعریف می شود. شاید هم امشب تلخ ترین شب سال
زندانیان باشد چون بیشتر فکر می کنند، سیگار می کشند، پیرتر می شوند و حسرت
می خورند.
بعد از خروج از اندرزگاه سری هم به
درمانگاه زندان می زنیم. میهمانان درمانگاه ۲ زندانی حدود ۵۵ ساله هستند که
با دیدن ما خوشحال می شوند. می گویند «در زندان به طور خود به خود جزو
فراموش شدگان هستی حالا فکر کن در داخل زندان در بیمارستان بستری باشی...».
افسر جانشین با شنیدن این حرفها دستور می دهد برای بیماران هم شب یلدا
بگیرند و تنها نباشند.
دوباره نگهبانی، تحویل تلفن همراه، برگه
خروج، درب آهنی زندان اوین و .... در مسیر خانه حس می کنم انگار از دیدن یک
سریال یا فیلم سینمایی دراماتیک و تلخ فارغ شده ام. هنوز هوای زندان در
سرم هست. وارد شهر می شوم و فکر می کنم چقدر خوب بود که تمام شهروندان
اجازه داشتند دقایقی وارد زندان شوند و زندگی زندانیان را به چشم ببیند.
جایی که همه امکانات وجود دارد اما مشکل اصلی نداشتن آزادی است. یک لحظه
غفلت، یک لحظه عدم کنترل خشم، یک لحظه فراموش کردن خدا، یک لحظه غرور، یک
لحظه مجرم شدن ... و زندان!
اخبار اجتماعی - مهر
به گزارش برنا از لرستان ،فرشاد دارابی
پدر " کیانا " از طریق ادارات مختلف استان از جمله تأمین اجتماعی،
فرمانداری، بهزیستی و کمیته امداد پیگیریهای زیادی انجام داد تا درمان
دخترش به خاطر نداشتن هزینه به تعویق نیفتد که در نهایت ماحصل پاسکاری
ادارات دریافت کمکهزینه درمان حدود چهار میلیون تومان بود.
باگذشت
زمان، دردهای کیانا افزون شد و علاوه وضعیت پاهایش، عفونت کلیه و سنگ صفرا
او را بارها راهی بیمارستان کرد تا دردی از دردهایش کاسته شود، اما در این
میان جیب پدر خالیشده و دیگر هزینهای برای درمان ندارد.
رهگذران
با تعجب به چادری که در ابتدای کوچه جنب ساختمان درمان تأمین اجتماعی
لرستان در نزدیکی میدان شاپورخواست (ژاندارمری) خرمآباد زده شده نگاه
میکنند.
روی چادر چند کاغذنوشته با مضمونها «بر اثر آمپول بچهام فلج کردند» و «تأمین اجتماعی بچهام را فلج کرد» نصب شده است.
ماجرای
کیانا دارابی دختر ۶ ساله خرمآبادی بر اثر تزریق آمپول پنیسیلین در 26
بهمن 1393 فلج شد و اکنون خانوادهاش برای هزینههای درمان او با مشکلات
مالی فراوانی مواجه شدهاند، هنوز حل نشده و علیرغم این که چند شب قبل
اخبار 20:30 شبکه دوم سیما نیز به آن پرداخت و رسانههای مختلف نیز این
موضوع را منعکس کردند، گویا مشکلالت این کودک و خانوادهاش همچنان
پابرجاست.
26 بهمنماه سال گذشته "کیانا" دختر ۶
ساله لرستانی بر اثر سرماخوردگی روانه درمانگاه شد. او برای بهبودی رفته
بود اما درد بزرگتری به دردش اضافه شد.
پزشک معالج پس از معاینه نسخهای
نوشت که برای کیانا ۶ ساله سخت تمام شد، نسخهای که قرار بود آمپولهای آن
به کیانا بهبودی ببخشد اما با تزریق آن کیانا برای همیشه خانهنشین شد.
اکنون
پدر کیانا علاوه بر رنج بیماری تنها فرزندش بار هزینههای درمان او را نیز
به دوش میکشد و با مشکلات زیادی روبهرو شده به طوری که تمام وسایل
زندگیاش را با قیمت پایینی فروخته به این امید که کیانا روزی بهبود یابد.
پدر
کیانا در رابطه با وضعیت جسمی دختر ۶ سالهاش میگوید: آمپول پنیسیلینی
که چند ماه پیش برای درمان سرماخوردگی کیانا تزریق شد او را در لحظه فلج
کرد.
پس از این اتفاق برای درمان او دوندگیهای زیادی کردم تا
کیانا بهبود یابد اما متأسفانه پس از گذشت چند ماه کلیههای دخترم عفونت
کرد و وضعیت جسمیاش بدتر شد.
وی با اظهار ناراحتی میافزاید: کیانا تا
کنون 150 روز در بیمارستان بستری بوده و از این مدت تنها یک ماه در "آی سی
یو" بیمارستان مفید تهران تحت مراقبت بوده و هر بار هزینههای درمانش را به
سختی تهیه کردهام.
فرشاد دارابی میگوید: تا کنون 18 میلیون
تومان برای درمان کیانا هزینه کردهام اما دیگر از پس هزینههایش برنمیآیم
چون برای درمانش تمام وسایل خانهام از فرش گرفته تا کولر همه را فروختم
تا هزینه درمانش جور شود.
پدر کیانا گفت: ماساژ درمانی کیانا هر
جلسهای 25 هزار تومان هزینه دارد که این هزینه برای من که کارگر ساختمانی
سادهای هستم سنگین است و با مشکلاتی که کیانا دارد بیشتر اوقات مجبورم در
کنار همسرم از او پرستاری کنم.
وی بیان کرد: برای تأمین هزینههای
درمان دخترم تا کنون از طریق ادارات مختلف ازجمله تأمین اجتماعی،
فرمانداری، بهزیستی و کمیته امداد پیگیریهای زیادی انجام دادهام اما
هیچکدام در این زمینه کمک خاصی نکردند.
دارابی عنوان کرد: از مجموع
ادارات استان لرستان (تأمین اجتماعی، کمیته امداد و بهزیستی) تا به حال 3
میلیون و 880 هزار تومان برای کمکهزینه درمان کیانا به ما کمک کردهاند.
دارابی
گفت: برای هزینههای درمان دخترم نامهای به دفتر ریاست جمهوری ارسال کردم
که پاسخ دفتر ریاست جمهوری این بود که درخواست شما به فرمانداری خرمآباد
ابلاغشده تا موضوع بررسی و پاسخ آن متعاقباً به دفتر ریاست جمهوری ارسال
شود.
وی میافزاید: یک جلسه مسئولان
فرمانداری برای بررسی وضعیت به منزلمان آمدند و از نزدیک شاهد وضعیت
مالیام شدند اما تابهحال در این زمینه کمک خاصی به ما نکردهاند و هر بار
هم که از طریق دفتر ریاست جمهوری این موضوع را پیگیری میکنم پاسخ میدهند
که فرمانداری باید این قضیه را پیگیری کند.
پدر کیانا اظهار داشت:
وضعیت کیانا روزبهروز بدتر میشود به طوری که الآن نخاع کمرش کج شده و
پزشک برای رفع این مشکل، کمربند مخصوص تجویز کرده است.
او میگوید: کیانا هرچند وقت یکبار
با شکم درد شدیدی که میگیرد بیقراریاش برایمان عذابآور میشود و
بااینوجود هر بار سونوگرافی از او گرفتیم پزشک میگوید مشکلی نیست اما این
ناراحتی هرچند وقت یکبار برایش اتفاق میافتد.
نماینده مردم
خرمآباد در مجلس نیز 4 ماه قبل در این خصوص اظهار داشت: مدیر و حراست
تأمین اجتماعی استان لرستان تأیید کردند که کیانا بر اثر تزریق آمپول فلج
شده است.
ایرج عبدی افزود: مدیر درمان تأمین اجتماعی لرستان قول دادند
که از طریق تأمین اجتماعی هزینههای درمان و نگهداری این دختر بچه را
پرداخت کنند.
وی عنوان کرد: تأمین اجتماعی لرستان برای هزینههای درمان کیانا دارابی مبلغ 3 میلیون تومان به خانواده او پرداخت میکند.
عبدی
با بیان این که پرداخت هزینههای بیشتر از طریق مدیرعامل تأمین اجتماعی
تهران انجام میشود، تصریح کرد: برای پرداخت کمکهزینه درمان کیانا دارابی
پیگیریهایی در حال انجام است که در این زمینه فاکتورهای هزینه درمان او
برای نوربخش، مدیرعامل تأمین اجتماعی ارسال میشود.
عبدی خاطرنشان کرد:
بنا شد پدر کیانا دارابی برای دریافت دیه از طریق نظام پزشکی پیگیریهای
لازم را انجام دهد تا پس از طی کردن مراحل قانونی در صورت تعلق گرفتن دیه
به او پرداخت شود.
محدود نبودن هزینههای درمان "کیانا"
مدیریت درمان تامین اجتماعی استان لرستان جزئیات فلج شدن کودک 6 ساله لرستانی را تشریح کرد.
دکتر
" امین بهاروند" در مورد خبر فلج شدن دختر 6 ساله خرمآبادی در اثر تزریق
آمپول اظهار داشت: این کودک بر اثر بیماری گلودرد به پزشک مراجعه کرده که
بعد از معالجه پزشک برای وی تزریق پنیسیلین تجویز شد.
وی افزود: در ماهای قبل به این کودک پنی سیلین تزریق شده بود و نیازی به تست مجدد نبود.
مدیریت
درمان تامین اجتماعی استان لرستان گفت: بعد از تزریق پنی سیلین به کودک وی
از ناحیه نیمتنه پائین فلج شده و سریع بستری شده و متخصص مغز و اعصاب او
را معاینه میکند.
وی عنوان کرد: بعد از معاینه پزشک، این کودک به
بیمارستان تخصصی کرمانشاه اعزام و چند روز آنجا بستری بود و فوق تخصصی که
در کرمانشاه کودک را معاینه میکند دلیل قطعی برای آن را اعلام نکرده که
شاید تزریق و یا یک بیماری دیگر بوده است و بعد از کرمانشاه این کودک را به
تهران اعزام و مدت 40 تا 45 روز در آن جا بستری بود.
بهاروند عنوان
کرد: کمیسیونی در بیمارستان مفید تهران متشکل از 4 تا 5 فوق تخصص نورولوژی
اطفال برای هماندیشی پیرامون علت فلج کودک 6 ساله پس از تزریق پنیسیلین
در بیمارستان تأمین اجتماعی خرمآباد تشکیل شده است.
وی افزود:
اعضای این کمیسیون هنوز به هیچ جمعبندی و نتیجهای نرسیدهاند و شایعاتی
مبنی بر حساسیت کودک به پنیسیلین و عدم تست آمپول قبل از تزریق نادرست
است، چون این کودک 6 ساله تا قبل از این حادثه، سه بار سابقه تزریقی
پنیسیلین داشته است.
بهاروند عنوان کرد: تا قبل از اعلام
اظهارات متخصصان مغز و اعصاب کمیسیون، هیچ قضاوتی نمیتوان درباره موضوع و
علت اصلی این ضایعه داشت.
مدیر درمان تأمین اجتماعی لرستان در
رابطه کمکهزینه تأمین اجتماعی به کیانا دارابی، اظهار داشت: چون کیانا
بیمهشده تأمین اجتماعی است بنابراین ماهانه کمکهزینه درمان، تجهیزات
پزشکی و دارو به خانواده او پرداخت میشود و از این بابت هیچگونه محدودیتی
وجود ندارد.
بهاروند در رابطه با پرداخت دیه به
کیانا دارابی، افزود: پیگیر این پرونده هستیم و پس از طی کردن مراحل
قانونی هر چه حق این دختر بچه باشد به او پرداخت میشود.
فرماندار
خرمآباد اظهار داشت: در جهت درمان و بهبود کیانا دارابی از طریق تأمین
اجتماعی و وزارت بهداشت و علوم پزشکی پیگیریهایی در حال انجام است.
حبیبالله
خجستهپور با اشاره به این که سازمان بهزیستی برای حمایت از کیانا دارابی
پای کار آمده است، افزود: برای کمکهزینه درمان این دختر بچه خرمآبادی از
طریق دستگاههای حمایتی درخواستهایی مطرحشده است.
چند ماه از
خانهنشین شدن «کیانا» 6 ساله میگذرد اما هنوز اقدامی عملی برای رسیدگی به
مشکلات این کودک نشده و هر چند اکنون هم خیلی دیر شده به طوری که خطری
بزرگ نخاع و کلیههای وی را تهدید میکند.
برای جلوگیری از حاد شدن
مشکلات نخاعی و کلیوی «کیانا» دختر 6 ساله لرستان مسئولان باید هر چه
سریعتر وارد عمل شده وگرنه خیلی زود دیر میشود.
«کیانا» دختر شش ساله لرستانی 26
بهمن 93 بر اثر تزریق آمپول پنیسیلین در لحظه دچار فلج شدن میشود و بعد
از گذشت چهار ماه از این حادثه تاکنون مشخص نشده که علت این حادثه تزریق
داروی فاسد یا تزریق نامناسب آمپول بوده است.
اخبار اجتماعی - برنا
سید تقی نوربخش در گفتوگو با خبرنگار
«اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با بیان اینکه سازمان تامین
اجتماعی جزو اولین شاکیان پرونده بابک زنجانی بوده است اظهار کرد: تخلفاتی
بسیاری در این خصوص انجام شده و به همین خاطر از سوی دادستان کیفرخواستی
صادر شده که بخشی از آن بر اساس شکایت تامین اجتماعی است.
وی افزود:
متاسفانه در سازمان تامین اجتماعی در دوره قبل تخلفات زیادی توسط مدیرعامل
وقت سازمان صورت گرفته که در همین زمینه هم کیفرخواست صادر شده است و تا
سه چهار روز آینده دادگاه مربوط برگزار میشود.
مدیرعامل سازمان
تامین اجتماعی با اشاره به اینکه به صورت یک شبکه در خود سازمان، در سیستم
آقای زنجانی و بانک تخلفاتی انجام شده که هفته گذشته در همین رابطه نامه ای
به دادستان کل کشور نوشتم گفت: در این نامه مجددا درخواست کردم تا وضعیت
چکهایی که سازمان صادر کرده مشخص شود. جالب است که در آن زمان از سوی بانک
اعلام شده که حدود 4.2 میلیارد یورو در یک مرحله به حساب سازمان تامین
اجتماعی واریز شده ولی کمتر از یک ماه بعد اعلام شده پولی وجود ندارد.
نوربخش
تصریح کرد: تخلفات مدیرعامل وقت سازمان چون امضای چک بدون داشتن امضای
مدیرکل مالی و امضای چک و تعویض آن از یک قطعه به پنج قطعه همگی در
کیفرخواست مطرح است. در هر حال تضییع حقوق از سازمان و بی قانونی که انجام
شده در شکایت رسمی از زنجانی و مرتضوی در کیفرخواست صادر شده وجود دارد و
ما در تمام جلسات حضور داریم و از منافع سازمان حمایت می کنیم.